classified advertisement, classified ad
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
آگهی ستونی پر از اقلام مختلف برای فروش بود.
The classified ad was filled with various items for sale.
او تصمیم گرفت یک آگهی ستونی برای فروش ماشین قدیمیاش بگذارد.
He decided to place a classified advertisement to sell his old car.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «آگهی ستونی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آگهی ستونی